palatal
معنی
دهانی، کامی، وابسته به کام، وابسته سق
سایر معانی: وابسته به سق یا کام
[دندانپزشکی] کامی، وابسته به کام، به سطح داخلی یا مجاور زبانی (از پنج سطح دندان) فقط در تمام دندانهای فک بالا سطح کامی یا palatal گویند
سایر معانی: وابسته به سق یا کام
[دندانپزشکی] کامی، وابسته به کام، به سطح داخلی یا مجاور زبانی (از پنج سطح دندان) فقط در تمام دندانهای فک بالا سطح کامی یا palatal گویند
دیکشنری
پالتال
صفت
palatal, velarکامی
palatalوابسته به کام
palatalوابسته سق
oral, palatalدهانی
ترجمه آنلاین
کامی