معنی

نقاشی
سایر معانی: نقاشی (هم نقاشی تصویر و هم نقاشی در و دیوار)، صورتگری، نگارگری، چهره پردازی، پیکر نگاری، خامه زنی، تصویر (نقاشی شده)، فرتور
[عمران و معماری] پرده - نقاشی
[کامپیوتر] نقاشی
[ریاضیات] رنگ آمیزی

دیکشنری

رنگ آمیزی
اسم
painting, canvas, portrait, arras, canvassنقاشی

ترجمه آنلاین

نقاشی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.