صفحه اصلی
خدمات ترجمه
تعرفه ترجمه
لینکها
درباره ما
تماس با ما
همکاری با ما
سوالات متداول
قوانین و مقررات
راهنمای کاربران
راهنمای همکاران
وبلاگ
ورود مترجم
ورود | ثبتنام
جستجوی همه موارد
جستجو در واژهنامهها
جستجو در دیکشنری
جستجو در جملات نمونه
جستجو
painted
/peɪntɪd/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معنی
مصور، سرخابی
سایر معانی
: رنگ شده، رنگ زده، رنگ کرده، رنگارنگ، نقاشی شده، پوشیده
دیکشنری
نقاشی شده
صفت
illustrated, painted
مصور
rouged, painted
سرخابی