معنی

بسیار خسته، زیاده خسته کردن، واماندن
سایر معانی: بیش از حد خسته کردن، خسته شدن

دیکشنری

لباس پوشیدنی
فعل
overwearyزیاده خسته کردن
fail, overwearyواماندن
صفت
overwearyبسیار خسته

ترجمه آنلاین

بیش از حد خسته

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.