overdose
معنی
دوای زیاد خوردن
سایر معانی: در خوردن دارو افراط کردن، فزون دارویی کردن، (عمدا یا سهوا) زیادی دارو خوردن، مصرف بیش از حد دارو (یا مواد مخدر)، مقدار بیش از حد دارو، داروی بیش از حد لزوم
سایر معانی: در خوردن دارو افراط کردن، فزون دارویی کردن، (عمدا یا سهوا) زیادی دارو خوردن، مصرف بیش از حد دارو (یا مواد مخدر)، مقدار بیش از حد دارو، داروی بیش از حد لزوم
دیکشنری
مصرف بیش از حد
فعل
overdoseدوای زیاد خوردن
ترجمه آنلاین
مصرف بیش از حد