outlast
معنی
بیشتر طول کشیدن از، بیشتر زنده بودن از
سایر معانی: بیشتر عمر کردن، بیشتر دوام آوردن، بیشتر پایداری کردن، بیشتر مقاومت کردن، بیشتر طول کشیدن
سایر معانی: بیشتر عمر کردن، بیشتر دوام آوردن، بیشتر پایداری کردن، بیشتر مقاومت کردن، بیشتر طول کشیدن
دیکشنری
فراتر رفتن
فعل
outlastبیشتر طول کشیدن از
outlive, outlast, surviveبیشتر زنده بودن از
ترجمه آنلاین
بیش از حد