معنی

گردش بیرون شهر، تفرج، وابسته به گردش یا سفر کوتاه
سایر معانی: سفر تفریحی، گردش، گشت و گردش

دیکشنری

خروج
اسم
outing, promenade, paseoتفرج
outing, excursionگردش بیرون شهر
صفت
outingوابسته به گردش یا سفر کوتاه

ترجمه آنلاین

گردش

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.