outfox
معنی
زرنگ تر بودن، کلاه سرکسی گذاشتن
سایر معانی: (با حیله گری) پیشدستی کردن، بامبول زدن، ترفند زدن، زرنگ تر بودن (از)، بیشتر از دیگری مردرندی کردن، ذکاوت بیشتر به خرج دادن، کلک زدن، در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
سایر معانی: (با حیله گری) پیشدستی کردن، بامبول زدن، ترفند زدن، زرنگ تر بودن (از)، بیشتر از دیگری مردرندی کردن، ذکاوت بیشتر به خرج دادن، کلک زدن، در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
دیکشنری
بیرون از خانه
فعل
outfoxزرنگ تر بودن
outfoxکلاه سرکسی گذاشتن
ترجمه آنلاین
بیرون روباه