outflank
معنی
از جناح خارجی بدشمن حمله کردن
سایر معانی: (ارتش) جناح دشمن را دور زدن، از پشت حمله کردن، پیش دستی کردن، رندی کردن، (با زرنگی) رد شدن از، غافلگیر کردن
سایر معانی: (ارتش) جناح دشمن را دور زدن، از پشت حمله کردن، پیش دستی کردن، رندی کردن، (با زرنگی) رد شدن از، غافلگیر کردن
دیکشنری
فریبنده
فعل
outflankاز جناح خارجی بدشمن حمله کردن
ترجمه آنلاین
خارج از کناره