معنی

شیشه یا رنگ مات، مات، مبهم، غیر شفاف، کدر
سایر معانی: (شیشه و غیره که نور از آن رد نمی شود و بالطبع ورای آن نمایان نیست) نا فرانما، شیدبند، تیره، (آنچه فهم آن دشوار است) مبهم، ناروشن، گنگ، ناواضح، (عکاسی) رنگ تیره (ویژه ی رتوش)، نافرانما کردن، شیدبند کردن، مات کردن، کدر کردن، گنگ کردن
[شیمی] ناشفاف، تیره
[سینما] پروژکتور - کدر / مات - مات و غیرشفاف
[برق و الکترونیک] کدر ترکیب که مانع عبور امواج الکترومغناطیس یا ذرات اتمی می شود . - تار، کدر
[زمین شناسی] کدر، ناشفاف ماده ای که نور مرئی از آن گذر نمی کند و یا ماده ای که دیگر پرتوها به غیر از پرتو نور مرئی نیز قادر به گذر از آن نیستند. مقایسه شود با: transparent, translucent, transopaque.
[نساجی] کدر - مات - تار ( در مقابل نور) - پشت پوش که صفتی برای پارچه های غیر بدن نما می باشد - لبه کلاه
[ریاضیات] ناشفاف، تیره، کدر، مات
[پلیمر] مات، پشت پوش، ناشفاف
[آب و خاک] مات، غیر شفاف

دیکشنری

مات
اسم
opaqueشیشه یا رنگ مات
صفت
opaque, astonished, checkmated, aghast, confounded, quizzicalمات
opaque, turbid, canescent, glum, low-spiritedکدر
vague, ambiguous, obscure, enigmatic, opaque, mistyمبهم
opaque, amorphousغیر شفاف

ترجمه آنلاین

مات

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.