یکجور بازی گنجفه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] هواپیمای بمب افکن
[نساجی] صفحه آرکاد - تخته سوراخدار بالای میل میلکهای ژاکارد
(نیروی هوایی - هواپیمای بمب افکن که می تواند حین شیرجه رفتن به سوی هدف بمب های خود را رها کند) بمب افکن شیرجه زن، عمود پرواز
بمبافکن دوربُرد [علوم نظامی] هواپیمای بمبافکنی که مجموع وزن ناخالص و محمولۀ بمب آن برای شعاع عملیاتی بیش از 4430 کیلومتر طراحی شده است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.