oldster
معنی
پیر، پیر مرد
سایر معانی: (عامیانه) پیر، سالخورده، سالمند، ادم کار کشته که چهار سال در نیروی دریایی کار کرده باشد
سایر معانی: (عامیانه) پیر، سالخورده، سالمند، ادم کار کشته که چهار سال در نیروی دریایی کار کرده باشد
ترجمه آنلاین
پیرتر
مترادف
ancient ، doyen ، doyenne ، elder ، elderly person ، first born ، golden ager ، golden ager ، grandfather ، grandmother ، head ، matriarch ، old folk ، old timer ، patriarch ، pensioner ، retired person ، senior citizen