معنی

(خودمانی) مادر، والده، همسر، زوجه، والده my old lady made me take a bath everyday مادرم مرا وادار میکرد هر روز حمام بگیرم همسر، زوجه معشوقه

دیکشنری

بانوی پیر

ترجمه آنلاین

پیرزن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.