obtuse
معنی
کند ذهن، بی حس، منفرجه
سایر معانی: (زاویه - بیش از 90 و کمتر از 180 درجه) منفرجه، گشاده، باز، خنگ، دیر فهم، پخمه، پراکنده و مبهم (مانند برخی دردها)، کند (در برابر: تیز یا برنده sharp)، نا برنده، سر پهن، کند نوک، زاویه 09 تا 081 درجه
[زمین شناسی] منفرجه، باز کُند و بی نوک یا گرد شده مانند آنچه که در یک برگ وجود دارد.
[ریاضیات] منفرجه، منفرجه الزاویه، منفرج الزاویه
سایر معانی: (زاویه - بیش از 90 و کمتر از 180 درجه) منفرجه، گشاده، باز، خنگ، دیر فهم، پخمه، پراکنده و مبهم (مانند برخی دردها)، کند (در برابر: تیز یا برنده sharp)، نا برنده، سر پهن، کند نوک، زاویه 09 تا 081 درجه
[زمین شناسی] منفرجه، باز کُند و بی نوک یا گرد شده مانند آنچه که در یک برگ وجود دارد.
[ریاضیات] منفرجه، منفرجه الزاویه، منفرج الزاویه
دیکشنری
مبهم
صفت
obtuseمنفرجه
numb, obtuse, insensible, senseless, impassible, impassiveبی حس
stupid, dumb, imbecile, obtuse, dimwitted, retardateکند ذهن
ترجمه آنلاین
مبهم
مترادف
dense ، dopey ، dull ، dumb ، imperceptive ، insensitive ، opaque ، slow on uptake ، stolid ، thick ، uncomprehending ، unintelligent