observance
/əbˈzɜːrvəns/

معنی

مراعات، رعایت
سایر معانی: پیروی (از)، پاس، برگزاری، رسم (رسوم یا مراسم)، تشریفات، (قدیمی) احترام، بزرگداری، تکریم، (کلیسای کاتولیک) مقررات گروه مذهبی یا صومعه

دیکشنری

رعایت
اسم
observance, observation, regard, heedرعایت
observance, consideration, regard, heed, assistanceمراعات

ترجمه آنلاین

رعایت

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.