nutty
معنی
دیوانه، پرفندق
سایر معانی: (خودمانی) دیوانه ی چیزی یا کسی، شیفته، خل، غیرعادی، کم خرد، کم عقل، نامعقول (nutsy هم می گویند)، پر از میوه های مغزدار، پر از آجیل، (آجیل و غیره) پرمغز، هسته دار، درشت هسته، پرپندوک، (گیاه) پندوک آور، دارای طعم میوه ی مغزدار، دارای طعم آجیل، پندوک مزه، پر گردو، معطر
سایر معانی: (خودمانی) دیوانه ی چیزی یا کسی، شیفته، خل، غیرعادی، کم خرد، کم عقل، نامعقول (nutsy هم می گویند)، پر از میوه های مغزدار، پر از آجیل، (آجیل و غیره) پرمغز، هسته دار، درشت هسته، پرپندوک، (گیاه) پندوک آور، دارای طعم میوه ی مغزدار، دارای طعم آجیل، پندوک مزه، پر گردو، معطر
دیکشنری
هندی
صفت
crazy, mad, insane, lunatic, nuts, nuttyدیوانه
nuttyپرفندق
ترجمه آنلاین
آجیل
مترادف
absurd ، batty ، bedlamite ، buggy ، cockamamie ، cracked ، crazy ، daffy ، daft ، demented ، eccentric ، enthusiastic ، foolish ، gung ho ، harebrained ، insane ، irrational ، keen ، kooky ، loony ، lunatic ، mad ، nuts ، potty ، ridiculous ، touched ، unusual ، wacky ، warm ، zealous