nutation
معنی
گردش، خمیدگی، رقص محوری، اشاره با سر
سایر معانی: سرتکان دادن، سرجنبانی، علامت دادن با سر، تصدیق با حرکت دادن سر، (گیاه شناسی) پیچش، سرخمیدگی، سر فرود اوردن
[برق و الکترونیک] رقص محوری تغییرات متناوبی در تمایل مخور ژیروسکوپ گردان به خط عمود بین دو زاویه معین .
[ریاضیات] رقص محوری، ناوش
سایر معانی: سرتکان دادن، سرجنبانی، علامت دادن با سر، تصدیق با حرکت دادن سر، (گیاه شناسی) پیچش، سرخمیدگی، سر فرود اوردن
[برق و الکترونیک] رقص محوری تغییرات متناوبی در تمایل مخور ژیروسکوپ گردان به خط عمود بین دو زاویه معین .
[ریاضیات] رقص محوری، ناوش
ترجمه آنلاین
nutation