nonconformity
/ˌnɑːnkənˈfɔːrməti/

معنی

مخالفت، عدم موافقت، عدم رعایت، ناهمنوایی، ناپیروی
سایر معانی: ناهمرنگی (با جماعت)، سنت گریزی، (انگلیس - n بزرگ) مخالفت با کلیسای انگلیکان، عدم تشابه، معاندت
[عمران و معماری] ناهماهنگی
[زمین شناسی] ناپیوستگی آذرین پی مرزی بین لایه های رسوبی و سنگ های آذرین و دگرگونی.
[معدن] ناپیوستگی آذرین پی (زمین شناسی ساختمانی)
[آمار] ناهمگونی

دیکشنری

عدم انطباق
اسم
nonconformity, disrespect, disobedienceعدم رعایت
nonconformityناهمنوایی
disagreement, nonconformityعدم موافقت
opposition, objection, disagreement, resistance, defiance, nonconformityمخالفت
nonconformityناپیروی

ترجمه آنلاین

عدم انطباق

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.