noncommissioned officer
/ˌnɒnkəˈmɪʃəndˈɑːfəsər/

معنی

افسر دون رتبه، افسر وظیفه، درجه دار
سایر معانی: (ارتش) درجه دار، افسر وظ یفه افسر دون رتبه، درجه دار

دیکشنری

افسر غیر انتفاعی
اسم
noncommissioned officerافسر دون رتبه
noncommissioned officerافسر وظیفه
noncommissioned officerدرجه دار

ترجمه آنلاین

افسر درجه دار

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.