nibble
معنی
لقمه یا تکه کوچک، اندک اندک خوردن، گاز زدن، مثل بز جویدن
سایر معانی: کم کم خوردن، ذره ذره جویدن (و خوردن)، لب زدن، لب مالی کردن، (آهسته) گازگرفتن، گازهای کوچک گرفتن، دندان زدن، گاز کوچک، لقمه ی کوچک، مقدارکم، (با: at) با بی میلی خوردن یا انجام دادن
[کامپیوتر] نیم بایت - یک گروه 4 بیتی، یا نصف بایت . - نیبل، نصف یک بایت، به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموماً چهار بیت است گفته می شود .
[برق و الکترونیک] نیبل واژه ای برای نصب بایت ( 4 بیت ) ب. - نیبل واژه ای عامیانه که برای نشان دادن کسری از یک بابت به کار می رود .وقتی که بایت 8 بیتی است. یک بیبل نصف بایت یعنی 4 بیت است. یک بیبل معمولاً 4 بیت فرض می شود به طوری که 4 نیبل یک بایت 16 بیتی است این وازه دیگر چندان به کار برده نمی شود و تنها معنای آن باقی مانده است و واژه ی بایت به طور دقیق تعریف شده است .
[زمین شناسی] گروهی از بیت ها که کوچکتر از بایت هستند و می توان آن ها را به صورت واحد در نظر گرفت، یک نیبل، 4 بیت است
سایر معانی: کم کم خوردن، ذره ذره جویدن (و خوردن)، لب زدن، لب مالی کردن، (آهسته) گازگرفتن، گازهای کوچک گرفتن، دندان زدن، گاز کوچک، لقمه ی کوچک، مقدارکم، (با: at) با بی میلی خوردن یا انجام دادن
[کامپیوتر] نیم بایت - یک گروه 4 بیتی، یا نصف بایت . - نیبل، نصف یک بایت، به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموماً چهار بیت است گفته می شود .
[برق و الکترونیک] نیبل واژه ای برای نصب بایت ( 4 بیت ) ب. - نیبل واژه ای عامیانه که برای نشان دادن کسری از یک بابت به کار می رود .وقتی که بایت 8 بیتی است. یک بیبل نصف بایت یعنی 4 بیت است. یک بیبل معمولاً 4 بیت فرض می شود به طوری که 4 نیبل یک بایت 16 بیتی است این وازه دیگر چندان به کار برده نمی شود و تنها معنای آن باقی مانده است و واژه ی بایت به طور دقیق تعریف شده است .
[زمین شناسی] گروهی از بیت ها که کوچکتر از بایت هستند و می توان آن ها را به صورت واحد در نظر گرفت، یک نیبل، 4 بیت است
دیکشنری
کتک زدن
اسم
nibbleلقمه یا تکه کوچک
فعل
nibbleاندک اندک خوردن
nibbleگاز زدن
nibbleمثل بز جویدن
ترجمه آنلاین
نیش زدن