nestle
معنی
لانه کردن، اشیان گرفتن، در اغوش کسی خوابیدن، اسودن
سایر معانی: لمیدن، آسودن، آرمیدن، غنودن، (در جای دنج یا باصفا یا محفوظ) قرار داشتن، (در اصل) لانه گزیدن، آشیان کردن
سایر معانی: لمیدن، آسودن، آرمیدن، غنودن، (در جای دنج یا باصفا یا محفوظ) قرار داشتن، (در اصل) لانه گزیدن، آشیان کردن
دیکشنری
نستله
فعل
nestleدر اغوش کسی خوابیدن
nest, nestleاشیان گرفتن
kennel, nestleلانه کردن
nestle, rest, unbuckleاسودن
ترجمه آنلاین
لانه سازی
مترادف
bundle ، burrow ، cuddle ، huddle ، lie against ، lie close ، make snug ، move close ، nuzzle ، settle down ، snug ، snuggle ، take shelter