nerveless
معنی
بی غیرت، بی عصب
سایر معانی: (زیست شناسی) عاری از عصب، بی پی، بی رگ، بی حمیت، بی دل و جرئت، بزدل، بی نا، بی انرژی، بی توان، کم زور، بی تحرک، ناپویا، ضعیف
سایر معانی: (زیست شناسی) عاری از عصب، بی پی، بی رگ، بی حمیت، بی دل و جرئت، بزدل، بی نا، بی انرژی، بی توان، کم زور، بی تحرک، ناپویا، ضعیف
دیکشنری
بی عیب و نقص
صفت
nervelessبی غیرت
nervelessبی عصب
ترجمه آنلاین
بی اعصاب
مترادف
collected ، composed ، controlled ، imperturbable ، intrepid ، patient ، self possessed ، tranquil ، unemotional