معنی

هزارها، ده هزار، بی شمار
سایر معانی: بسیار بسیار، فراوان، هزاران، هزارها (معمولا با: of)، (در اصل) ده هزار
[ریاضیات] پیشوندی به معنی ده هزار

دیکشنری

هزاران نفر
اسم
myriadهزارها
myriadده هزار
صفت
numerous, countless, myriad, innumerable, multitudinous, uncountedبی شمار

ترجمه آنلاین

بی شمار

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.