من من کنان، غر غر کنان، با لندلند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوشت گوسفند، گوسفند سایر معانی: گوشت گوسفند یک ساله وبیشتر [صنایع غذایی] گوشت گوسفند
(قصابی) گوشت دنده ی گوسفند، دنده و نیمی از مهره که با هم سر کنند
جنده
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.