mutable
معنی
نا پایدار، تغییر پذیر، قابل تغییر، بی ثبات
سایر معانی: دگرگونی پذیر، دگرسان شونده، متمایل به تغییر دایم، دگرسان گرای، دگرگونی خواه، بوالهوس
سایر معانی: دگرگونی پذیر، دگرسان شونده، متمایل به تغییر دایم، دگرسان گرای، دگرگونی خواه، بوالهوس
دیکشنری
قابل تغییر است
صفت
variable, mutant, mutable, changeable, skittish, convertibleتغییر پذیر
flexible, transformative, mutable, varied, commutable, streakyقابل تغییر
unstable, instable, fickle, impermanent, slippery, mutableبی ثبات
unstable, astable, labile, ramshackle, evanescent, mutableنا پایدار
ترجمه آنلاین
قابل تغییر
مترادف
alterable ، erratic ، fickle ، fluctuating ، inconstant ، mercurial ، unreliable ، vacillating ، variable ، wavering