museum piece
معنی
1- قدیمی و پر ارزش، سزاوار نگهداری در موزه 2- زهوار در رفته، مال عهد بوق
ترجمه آنلاین
قطعه موزه
مترادف
antique ، classic ، collector's item ، collector's piece ، curio ، heirloom ، masterpiece ، old master ، showpiece