murky
معنی
تیره
سایر معانی: گرفته، تاریک، غم افزا، گل آلود، ناشفاف، لوشناک، پردود، دودگرفته، مه گرفته، مبهم، ناآشکار
سایر معانی: گرفته، تاریک، غم افزا، گل آلود، ناشفاف، لوشناک، پردود، دودگرفته، مه گرفته، مبهم، ناآشکار
دیکشنری
تیره
صفت
dark, black, murky, dim, gloomy, fuzzyتیره
ترجمه آنلاین
کدر
مترادف
black ، caliginous ، cheerless ، cloudy ، dark ، darkened ، dim ، dingy ، dirty ، dismal ، drab ، dreary ، dull ، dun ، dusk ، dusky ، filthy ، foggy ، foul ، fuzzy ، glowering ، gray ، grubby ، impenetrable ، lowering ، misty ، mucky ، muddy ، nasty ، nebulous ، nubilous ، overcast ، roily ، sad ، smoky ، somber ، squalid ، stormy ، tenebrous ، turbid ، unclean