معنی

خیط و پیت کردن، سردواندن
سایر معانی: بد انجام دادن، خیطی بالا آوردن، افتضاح کردن، گند بالا آوردن، (دستکش لوله مانند از پشم یا خز که دو دست را از دو طرف داخل آن می کنند) دست گرم کن، ماف، (برخی پرندگان) پرهای پرپشت پاها یا دو طرف سر، (برخی بازی های ورزشی) درست نگرفتن گوی و افتادن آن، از دست دادن توپ، بد بازی کردن، (ورزش) توپ را از دست دادن، (هنگام سعی در گرفتن گوی در هوا) آن را انداختن، دست پوش، دست گرم کن، بدبازیکن، ناشی

دیکشنری

کوپلینگ
اسم
muffدست پوش
muffدست گرم کن
muffبدبازیکن
فعل
flush, muff, rouge, goof, bring out, founderخیط و پیت کردن
tinker, vamp, bumble, bungle, botch, muffسرهم بندی کردن
goof off, gammon, muff, put offسردواندن
صفت
emergent, awkward, amateurish, ill, dilettante, muffناشی

ترجمه آنلاین

خفه کردن

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.