[برق و الکترونیک] milirad-میلی راد یک هزارم راد .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: CaTe++++(CO3)O2
[برق و الکترونیک] مسیر یاب چند پخشی
ولگردخانم، ددری خانم، هرجایی خانم
(گیاه شناسی) زاکریشه (از جنس heuchera ـ بومی امریکای شمالی)
[یوگا] شهد سایکیک که در بیندو ترشح شده و از لالانا چاکرا بر روی ویشودهی چاکرا می چکد واحساس سرمستی و شعف ایجاد می کند
دستهء صندلی سایر معانی: دسته ی صندلی، جادستی (برآمدگی درون درب اتومبیل که می توان آرنج را روی آن قرار داد)
ته ترین، تهین، پایین ترین، زیرین، زیرترین، اساسی ترین، پیمانی که طبق آن مالک کشتی برای دریافت وام کشتی را گرو می گذارد، گرو کشتی، رهن تعهدی، گروگذاری کشتی
(گیاه شناسی) گل جالیز (گونه های مختلف جنس orobanche)
حرکت وضعى، گردش
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.