معنی

خال دار، ابری، لکه دار، لکه لکه
سایر معانی: ابره ای، موجی، رنگارنگ، خال خال

دیکشنری

لکه دار
صفت
mottled, splotchy, mealyلکه لکه
mottled, maculate, smearyلکه دار
spotted, speckled, mottled, having a beauty spot, brindle, brindledخال دار
cloudy, overcast, mottled, thick, heavy, reekyابری