معنی

باتلاقی، خزه گرفته، خزه مانند
سایر معانی: پر خزه، پوشیده از خزه، سیاه اب

دیکشنری

قارچ
صفت
marshy, swampy, mossy, fenny, founderous, paludalباتلاقی
mossyخزه گرفته
mossyخزه مانند