monotone
/ˈmɑːnəˌtoʊn/

معنی

صدای یکنواخت، تکرار هماهنگ، یک نواخت
سایر معانی: یک جور بودن (سبک یا طرز یا رنگ و غیره)، قرائت یا نیایش با صدای یکنواخت، (تکرار صوت بخصوص یا ادای واژه ها با نوای یکنواخت) یکنواختی، (موسیقی) تک آهنگ، (آواز) یک دانگ، صدای یکنواخت و خسته کننده، زرزر
[ریاضیات] یکنواخت، یکنوا
[آمار] یکنوا

دیکشنری

یکنواخت
اسم
monotoneصدای یکنواخت
monotoneتکرار هماهنگ
صفت
monotonous, uniform, monotone, monotonic, steady, singsongیک نواخت

ترجمه آنلاین

یکنواخت

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.