monochromatic
/ˈmɒnəkroʊm/

معنی

وابسته به یا دارای یک رنگ، تک رنگه، تکفام (monochroic هم می گویند)، تولید کننده ی تابش گری الکتروماگنتیک دارای یک طول موج واحد یا طول موج های تقریبا برابر
[شیمی] وابسته به یا داراى یک رنگ، تک رنگه، تک رنگ، تکفام (monochroic هم می گویند)
[برق و الکترونیک] تک رنگی ویژگی تک رنگ بودن، متناظر با یک ناحیه کوچک قابل صرفه نظر کردن از طیف .
[زمین شناسی] تک رنگ،تک فام
[نساجی] تک فام - مونوکروماتیک - یکرنگ - یکنواخت رنگی
[ریاضیات] تکرنگ، تکفام
[پلیمر] تکفام
[نساجی] ترکیب موزون رنگها در یک مجموعه

دیکشنری

تک رنگ

ترجمه آنلاین

تک رنگ

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.