معنی

مهم، خطیر، واجب، با اهمیت
سایر معانی: بسیار مهم، کرامند، مهندین، مهستین

دیکشنری

مهم است
صفت
important, significant, main, great, serious, momentousمهم
serious, great, momentous, important, dangerous, hazardousخطیر
important, momentous, mainبا اهمیت
obligatory, necessary, essential, indispensable, vital, momentousواجب

ترجمه آنلاین

مهم

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.