modestly
معنی
محجویانه، باشرم، با آزرم، از روی فروتنی، با افتادگی، با تواضع
دیکشنری
مقداری
ترجمه آنلاین
متواضعانه
مترادف
bashfully ، chastely ، demurely ، diffidently ، humbly ، plainly ، purely ، quietly ، retiringly ، shyly ، simply ، unassumingly ، unobtrusively ، unpresumptuously ، unpretentiously ، virtuously