mistime
معنی
غلط وقت گذاشتن، بیموقع گفتن
سایر معانی: بی موقع گفتن یا انجام دادن، وقت چیزی را بد تعیین کردن، نابهنگام انجام دادن یا حرف زدن
سایر معانی: بی موقع گفتن یا انجام دادن، وقت چیزی را بد تعیین کردن، نابهنگام انجام دادن یا حرف زدن
دیکشنری
زمان غیبت
فعل
mistimeغلط وقت گذاشتن
mistimeبیموقع گفتن
ترجمه آنلاین
زمان بد