misleading
معنی
مشتبه سازی، مغالطه، مغلطه
سایر معانی: گمراه کننده، غلط انداز
[حسابداری] گمراه کننده
سایر معانی: گمراه کننده، غلط انداز
[حسابداری] گمراه کننده
دیکشنری
گمراه کننده
اسم
misleadingمغلطه
false reasoning, misleading, paralogismمغالطه
embroilment, misgiving, misleadingمشتبه سازی
ترجمه آنلاین
گمراه کننده
مترادف
ambiguous ، beguiling ، bewildering ، casuistical ، catchy ، confounding ، deceitful ، deceiving ، deluding ، delusive ، delusory ، demagogic ، disingenuous ، distracting ، evasive ، fallacious ، false ، inaccurate ، perplexing ، puzzling ، sophistical ، specious ، spurious ، tricky ، wrong