معنی

غلط شمردن، بد حساب کردن، بد تعبیر کردن، بد شمردن
سایر معانی: عوضی شمردن، در شمارش اشتباه کردن
[ریاضیات] بد حساب کردن، بد شمردن

دیکشنری

اشتباه
فعل
miscountغلط شمردن
miscount, misreckonبد حساب کردن
misread, misinterpret, miscountبد تعبیر کردن
miscount, misreckonبد شمردن

ترجمه آنلاین

اشتباه حساب کردن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.