معنی

اذیت، شیطنت، موذی گری، شرارت، بدسگالی
سایر معانی: آسیب (به ویژه توسط شخص)، صدمه، آزار، مایه ی صدمن شیر، سبب دردسر، مایه ی شر، آدم شرور، شر به پا کن، فتنه انگیز، شهرآشوب، (آدم یا بچه) شیطون، ناقلا، ناقلایی، بازیگوشی، شهرآشوبی، آشوب
[حقوق] شر، اذیت، فتنه

دیکشنری

بدبختی
اسم
wickedness, mischief, iniquity, villainy, malevolence, depravityشرارت
mischief, archness, shenanigan, diablerieشیطنت
harassment, harm, persecution, tease, annoyance, mischiefاذیت
mischief, archnessموذی گری
malevolence, mischiefبدسگالی

ترجمه آنلاین

مایه دردسر

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.