minimizing
/mɪnɪmaɪzɪŋ/

معنی

[برق و الکترونیک] حداقل کردن

دیکشنری

به حداقل رساندن
فعل
minimizeبه حداقل رساندن
minimizeکمینه کردن
minimizeکمینه ساختن
underestimate, underrate, minimize, downgrade, understateدست کم گرفتن
minimizeکوچک شمردن

ترجمه آنلاین

به حداقل رساندن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.