معنی

بی فکر
سایر معانی: ناهشیار، بی اندیشه، غیرذی عقل، فاقد عقل و شعور، بی عقل، بی شعور، بی خرد، بی توجه، بی مبالات، بی دقت، نابیاد، بدون نگرانی (معمولا با:of)

دیکشنری

بی فکر
صفت
mindless, thoughtless, inconsiderate, insensate, giddy-brained, giddy-headedبی فکر

ترجمه آنلاین

بی فکر

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.