معنی

مهربان، ملایم، خوش مزاج، معتدل
سایر معانی: خفیف، کم، سبک، آرام، میانه گرای، سست
[مهندسی گاز] ملایم، نرم، معتدل
[نساجی] نرم - ملایم - لطیف
[آب و خاک] ملایم، کم، معتدل

دیکشنری

خفیف
صفت
gentle, mild, soft, moderate, smooth, benignملایم
temperate, moderate, modest, mild, medium, liberalمعتدل
kind, merciful, gentle, compassionate, friendly, mildمهربان
kind, mild, good-humored, good-humoured, good-naturedخوش مزاج

ترجمه آنلاین

خفیف

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.