معنی

نام برده، مذکور، چیز ذکر شده
سایر معانی: نامبرده، مذکور

دیکشنری

ذکر شده
صفت
mentioned, said, aforesaid, foresaid, forenamed, above-mentionedمذکور
mentioned, aboveنام برده
mentionedچیز ذکر شده

ترجمه آنلاین

ذکر شده است

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.