معنی

چیز فلزی را برای استفاده ی مجدد آب کردن، فروگداختن، (در نیروگاه های اتمی و غیره: گدازش استوانه های سوخت اتمی در اثر خرابی دستگاه های سرد کن و رها شدن تابش خطرناک) فروگداخت، فروریزش

دیکشنری

ذوب شدن

ترجمه آنلاین

ذوب شود

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.