معنی
اعلام، ورق را رو کردن
سایر معانی: رو کردن یا اعلام کردن ورق، (در برخی بازی های ورق) کارت اعلام کردن، ورق رو کردن (برای محاسبه ی امتیاز)، آمیختن، مخلوط کردن، ورق بازی ورق را رو کردن
سایر معانی: رو کردن یا اعلام کردن ورق، (در برخی بازی های ورق) کارت اعلام کردن، ورق رو کردن (برای محاسبه ی امتیاز)، آمیختن، مخلوط کردن، ورق بازی ورق را رو کردن
دیکشنری
میله
اسم
declaration, promulgation, warning, enunciation, annunciation, meldاعلام
فعل
meldورق را رو کردن
ترجمه آنلاین
مخلوط کردن
مترادف
amalgamate ، associate ، compound ، dissolve ، feather in ، fuse ، interblend ، interface ، interfuse ، intermingle ، marry ، merge ، mingle ، mix ، unite