media
معنی
سایر معانی: (از ریشه ی فارسی) سرزمین ماد (در باختر ایران - مرکز آن: اکباتان یا همدان)، (با: the - معمولا با فعل مفرد) رسانه ها (رادیو و روزنامه و تلویزیون و غیره)، جمع واژه ی: medium، (کالبد شناسی - لایه ی میانی جدار رگ خون و لنف) میان لایه، ت ش، پوشش میانی سرخرگ
[عمران و معماری] محیط - میانه - واسطه
[کامپیوتر] وسیله ها ؛ واسطه ها ؛ رسانه ها - رسانه ها جمع کلمه medium.
[زمین شناسی] آلات، وسایل، واسطه، رگ مدیا. رگ میانی. رگ بازویی
[ریاضیات] محیط، رسانه، متوسط
[پلیمر] محیط