mealy
معنی
ترد، اردی، لکه لکه، اردنما
سایر معانی: خشک، دانه دانه، بلغور مانند، به صورت گرد آمیخته با دانه های ریز، بلغوری، بلغور دار، (رنگ و غیره) لکه دار، گوداب دار، به رنگ آرد، زرد مایل به سفید
[صنایع غذایی] آردی : احساس حالت پودری در دهان
سایر معانی: خشک، دانه دانه، بلغور مانند، به صورت گرد آمیخته با دانه های ریز، بلغوری، بلغور دار، (رنگ و غیره) لکه دار، گوداب دار، به رنگ آرد، زرد مایل به سفید
[صنایع غذایی] آردی : احساس حالت پودری در دهان
دیکشنری
مزه
صفت
mealy, farinaceous, farinoseاردی
crisp, crispy, brittle, tender, frangible, mealyترد
mottled, splotchy, mealyلکه لکه
mealyاردنما
ترجمه آنلاین
آرد آلود