matriculate
معنی
پذیرفتن، قبول کردن، نام نویسی کردن
سایر معانی: (در دانشگاه یا مدرسه ی عالی) نام نویسی کردن، در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن، در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
سایر معانی: (در دانشگاه یا مدرسه ی عالی) نام نویسی کردن، در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن، در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
دیکشنری
ماتریالیسم
فعل
enlist, matriculate, enroll, enterنام نویسی کردن
accept, adopt, matriculate, pass, accord, entertainقبول کردن
accept, embrace, admit, receive, allow, matriculateپذیرفتن
ترجمه آنلاین
تحصیل کردن