materialize
/məˈtɪriəˌlaɪz/

معنی

جامه عمل بخود پوشیدن، مادی کردن، صورت خارجی بخود گرفتن
سایر معانی: تحقق یافتن، واقعیت یافتن، هست شدن، هستش یافتن، تجسد یافتن، تن مند شدن یا کردن، مادی شدن یا کردن، به صورت ماده درآوردن، (روح را) به صورت جسم ظاهر کردن، ماده گرا کردن، مال پرست نمودن، مال دوست کردن، ناگهان هویدا شدن

دیکشنری

تحقق یابد
فعل
materializeجامه عمل بخود پوشیدن
materializeمادی کردن
materializeصورت خارجی بخود گرفتن

ترجمه آنلاین

تحقق یابد

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.