marginal
/ˈmɑːrdʒənəl/

معنی

مرزی، کم، حاشیهای، وابسته به حاشیه
سایر معانی: نوشته شده یا چاپ شده در حاشیه ی متن یا صفحه، در کنار صفحه، کنارین، نزدیک به کناره یا مرز، سرحدی، (نزدیک به) کمترین حد، حداقل، کمینه، محدود، (اقتصاد) در مرز میان سود و زیان، کم سود، وابسته به کالایی که با حداقل سود تولید یا فروخته می شود، وابسته به کناره یا حاشیه
[عمران و معماری] حاشیه ای
[دندانپزشکی] حاشیه ای، مرزی
[برق و الکترونیک] کناری، حاشیه ای
[زمین شناسی] حاشیه ای، قرارگیری در نزدیک گوشه ها یا مرز
[صنعت] حاشیه ای، مرزی
[ریاضیات] کناری، حاشیه ای، لبه ای، نهایی، مرزی
[آمار] کناری

دیکشنری

حاشیه ای
صفت
marginalحاشیهای
edgy, marginalمرزی
low, little, small, light, rare, marginalکم
marginalوابسته به حاشیه

ترجمه آنلاین

حاشیه ای

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.